به نام آرام

صندوقچهٔ نوشته های او

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

خانه ای خواهم ساخت

خانه ای خواهم ساخت

ادامه مطلب
۲۸ خرداد ۹۹ ۱ نظر
سفید

وخدا

و خدا با من گفت:

 

 

                                     خنده ای در راه است(:

۲۰ خرداد ۹۹ ۱ نظر
سفید

خودت

میدانم که

ادامه مطلب
۱۹ خرداد ۹۹ ۴ نظر
سفید

تیرگی

و آسمان چه تیره است! 

 و شب چه شوم! 

دریچه ی تفکرم چه ابلهانه بسته است 

بدون تو تمامی پرندگان این قفس

چه بی نفس 

به خواب می روند و بس! 

مگر کجای این جهان فتاده ای؟! 

صدای تو 

نوای قلب تیره ام 

و دست تو نشانگر محبتی دراز و دور 

بدون تو تمام خانه ام تهی ست... 

کجای این جهان فتاده ای 

که چشم من

در انتظار دیدنت به خواب خوش نمی رود

و قلب من چرا نفس نمی کشد؟!

تویی تمام روشنی 

و آسمان بدون تو چه تیره است... 

ستارگان به خواب رفته اند و ماه

به کوه تکیه داده است

گرفته است و خسته است

به آسمان من بیا! 

تویی تمام روشنی

و آسمان قلب من 

بدون تو

چه تیره است... 

 

۱۷ خرداد ۹۹ ۰ نظر
سفید

ناتمام..

چهاردهم خرداد ماه،

شب است!

آسمان خاموش و بی ستاره، 

من اما از آسمان خاموش تر!

و این سکوت، مُهر باطلیست بر تمام پیمان ها،

من فریاد می زنم

و فریاد می زنم 

و فریاد می زنم

در تعجبم که چرا کسی سکوت پر فریادم را نمی شنود؟!

و چرا کسی سرخی چشمانم را نمی بیند؟!

و چرا با طلوع آفتاب روز نمی شود؟!

شب است!

شب است!

من هنوز تاریکی را می بینم،

و آن را لمس می کنم!

چرا روز نمی شود؟

و این نفس

که بیهوده ریه هایم را پر و خالی می کند

چرا باز نمی ایستد؟

 

چهار دهم خرداد ماه، 

شب است!

شب است!

°°°

۰ نظر
سفید