به نام آرام

صندوقچهٔ نوشته های او

۵ مطلب با موضوع «بانک سوال» ثبت شده است

اگر وقتتان را از سر راه اورده اید بخوانید

سخت ترین کاری که این روز ها انجام می دهم زنده بودن و زنده ماندن است.

عجیب اشفته ام ،انگار که با صدایی مهیب از خواب پریده باشم سرگردان و حیران

به اطرافم خیره می شوم و هیچ چیز در نا خوداگاهم آشنا نمی آید 

لباس هایم را نمی شناسم ،کتاب هایم را نمی شناسم و اگر چشمم به اینه بخورد خودم را نیز...

 عجیب ترین احوالی است که تاکنون تجربه کرده ام .

چیزی در درونم مرده است و بوی تعفنش تمام  تنم را در برگرفته ،کنارش می ایستم و در میان سکوت و اشک براندازش می کنم.

کسی می داند باید شوق مرده را در کجا دفن کرد؟

 

۰۳ مرداد ۰۲ ۴ نظر
سفید

یک سؤال دیگر؟

وحشتناک ترین دردی که تاحالا تجربش کردید چی بوده؟

و اگه قرار باشه در طول زندگیتون بارها و بارها تکرار بشه چیکارش می کنید؟ 

۰۳ اسفند ۹۹ ۴۹ نظر
سفید

باز هم سوال

به نظرتون  اگه احساس آدم واقعی باشه  تغییر می کنه؟؟!

۰۸ دی ۹۹ ۴۴ نظر
سفید

گریز

 

 

 

 

می گریزم ز خود و در تو پناه می برم!

 

(سپیده. عادلی پور). (آرام)

 

+به نظرشما عاقبت از خود گریختن چی میتونه باشه؟

 

 

 

۲۸ آذر ۹۹ ۳۰ نظر
سفید

سوال؟

 

 

 

 

غصه های شما چه طعمی داره؟

 

 

۱۲ آذر ۹۹ ۱۷ نظر
سفید