و شروع کردیم

با یاد همان خدایی 

که میان همهمه روز هایمان از یادش برده بودیم 

او اما  تمام وجودمان را در ضمیرش ثبت کرده بود! 

شاید او همان عاشقی بود

که به جای "مجنون" 

"خدا"

نام گرفت((: