میدانم که

تنها 

خسته

نا امید

آشفته 

غمگین 

و دلخوری، 

از زمین 

از آسمان

از خدا

از او که بیش از تمام کتاب ها 

و نقاشی ها 

و تابلو ها 

و حتی خودت!

دوستش می داری...

به دشت ها برو 

و زیر سقف آسمان بشین 

و گل بچین! 

برای حس کوچکت که خسته است... 

 زیرا که خودت، 

تنها کسی ست 

که تو را 

نه به آسمان 

نه به زمین 

و نه به هر چیز کوچک و بزرگِ درون این دنیای پوشالی

ترجیح نمی دهد!... 

خودت، 

تنها کسی ست 

که قرار است  

به تو عشق بورزد

برایت شعر بخواند 

از خنده ها و گریه هایش بگوید 

 از لحظات تلخ و شیرینش

و تا ابد 

و برای همیشه

در کنارت بماند! 

قهوه ها سرد خواهند شد

آهنگ ها خاموش

کتاب ها بسته

روشنی ها تاریک

و آدم ها... 

این خودت هستی که در پایان برای خودت خواهی ماند!

خودت🥀