تن و جان و زر و سیمم متاعی کم بها باشد
تو که سلطان و دارایی ببخشا بر زر و سیمم
(سپیده. عادلی پور). (آرام)
تن و جان و زر و سیمم متاعی کم بها باشد
تو که سلطان و دارایی ببخشا بر زر و سیمم
(سپیده. عادلی پور). (آرام)
سلام. سلام. سلام... .:).
آقای مترسک، واقعاً، عای گفتن و خفن!
آخه چه قدر قنجی و منجی و جمع و جور و دعین حال ، قشنگ و دلپذیر و خفن!؟🎈😄😉🌻
عاولی:)
فقط زر و سیم و ببخشه ؟
به شدت حرفهای
مختصر و مفید
و زیبا :)
فقط سلطان دارایی میشد قشنگتر نبود؟
چقدر خوب و قشنگ :)
بی انصاف 15 نمره؟ -_-
هوچ
حرص نخور
جواب نامهام دادی، ندانستم چه میگویی؟
تو با خورشید چشمانت، تویی سلطان تویی دارا
من آن مسکین دیدارت، من آن محتاج لبخندت
تو آن زیبای مشهوری، منم لیلاتر از لیلا
تو یادت مانده میگفتی «دوای مُلکِ دردم باش»؟
چو خود بیمارِ بیمارم، چگونه من دوا باشم؟
«تو آن مهتاب در گردش»، من آن سیارک تنها
نخواه از من که از یادت شبانگاهی جدا باشم...
😂😐🥀
بسی زیبا و لذت بخش بود :)
بقدر کوتاهیش بخشش بزرگی بود در حق ستارهی قلبمان. مختصر مفیدا چقدر لذت بخشه مخصوصاً وقتی تو نوشته باشی که بر چشم دلم جاریای💙
عالی مثل همیشه🌷
فک نمیکردم کسی بتونه اینجوری پاسخم رو بده! تحت تأثیر قرار گرفتم واقعاً ^_^
شکست نفسی نکنین دیگه! جداً پاسختون خیلی خوب بود؛ ینی اگه من خودم میخواستم پاسخ شعر خودم رو با شعر بدم، دیگه اینقد خوب درنمیاومد! :))) بهخصوص اینجاش:
«منم مهتاب خاموشی که بر دور تو میگردد
و تو نادیده میگویی به خود سیارک تنها»
+ حواستون به خودتون و شعراتون و استعدادتون باشه! :))))
اقا من اومدم بگم به به چه بیت زیبایی
که شعر عینک
و جواب محشرت رو دیدم
هوش از سرم پرید :))
خیلی جذاب و خفن و زیبااا
کتابت رو چاپ کردی اعلام کنی
من با امضای خودت میخوامش:))
مثل همیشه عالی...!)
مختصر ولی به شدددت مفید و گویا ^_^