چهاردهم خرداد ماه،

شب است!

آسمان خاموش و بی ستاره، 

من اما از آسمان خاموش تر!

و این سکوت، مُهر باطلیست بر تمام پیمان ها،

من فریاد می زنم

و فریاد می زنم 

و فریاد می زنم

در تعجبم که چرا کسی سکوت پر فریادم را نمی شنود؟!

و چرا کسی سرخی چشمانم را نمی بیند؟!

و چرا با طلوع آفتاب روز نمی شود؟!

شب است!

شب است!

من هنوز تاریکی را می بینم،

و آن را لمس می کنم!

چرا روز نمی شود؟

و این نفس

که بیهوده ریه هایم را پر و خالی می کند

چرا باز نمی ایستد؟

 

چهار دهم خرداد ماه، 

شب است!

شب است!

°°°